روزنه امید

حقایق مذهب تشیع و ...

روزنه امید

حقایق مذهب تشیع و ...

بررسی روایت " نحن معاشر الانبیاءلا نورث"

اثبات عدم تطابق روایت ( نحن معاشر الانبیاءلا نورث ...)از اهل تسنن با آیات قرآن از آیات الله سبحانی
           پس از درگذشت رسول گرامی اسلام ، حضرت محمد صلی الله علیه واله وسلم نخستین مسالة فقهی که درحزب حاکم مطرح گردید، مساله ارث برجا گذاشتن پیامبر گرامی بود. دراین مساله، نظر حزب حاکم این بود که، پیامبران مطلقاً ازخود به ارث برجای نمی گذارند ودراین مورد حدیثی از پیامبر نقل می کردند که آن حضرت فرمود : ما گروه پیامبران طلا، نقره، زمین وخانه ارث نمی گذاریم ؛ ایمان وحکمت ودانش وحدیث ارث میگذاریم ؛ وگاهی به این حدیث استناد می جستند وگاهی به احادیث مشابه آن از قبیل:
‹پیامبران ارث نمی گذارند› یا ‹ پیامبر چیزی ارث نمی گذارد› یا ‹چیزی به ارث نمی گذاریم انچه از ما میماند صدقه است باید درراه خیر مصرف شود.›(1)
اینها ترجمه های احادیثی است ،که حزب حاکم وپیروان آنها پس از استقرار حزب ، به آن تمسک جسته واز این طریق خواسته اند اموالی که از پیامبر به جای مانده بود جزء بیت المال بیاورند .
          درباره این احادیث از دو طریق می توان سخن گفت:
1-    آیا این احادیث یا این نوع حدیث ، از نظر موازین حدیث شناسی صحیح است ویک قاضی میتواند بر چنین حدیث واحادیثی تکیه کند وترکة پیامبر را از دست فرزندان او بگیرد وبه بیت المال باز گرداند؟.....

برای مشاهده ی متن کامل ادامه‌ی مطلب را مشاهده کنید.

ادامه مطلب ...

حضرت محسن (ع)

کدام روز برای اهل بیت (ع) از همه سخت تر بوده است ؟
روزی که آغاز و ریشه ی همه مصائب اهل بیت (ع) روزی که در ان خانه نوبت را اتش زدند و می خواستند اهل خانه را نیز بسوزانند ! روزی که فاطمه (ع) به شهادت رسید .
پیامبر (ص) فرمود : خدایا ، لعنت کن کسی را که بر دو پهلوی فاطمه (ع) می زند به طوری که فرزندش را سقط می کند.   بحارالانوار: ج 28 ص 39
امیرالمؤمنین(ع) در قنوت نماز چنین دعا می کرد:خدایا ، به خاطر جنینی که سقط کردند و پهلوی که شکستند و سندی که پاره کردند آنان را لعنت کن . المصباح (للکفعمی ): 553
ولادت غم انگیز محسن (ع) همانا روز شهادتش نیز بود ، و کیفیت شهادتش قبلاً پیشگویی شده بود .
محسن (ع) عزیز پیامبر (ص) بود وان حضرت قبلا نام او را تعیین کرده بود .
امیرالمؤمنین (ع) فرمود :اگر فرزندان سقط شده شما روز قیامت شما را ببیند در حالیکه نامی برای آنان نگذاشته اید ، سقط به پدرش گوید : چرا برای من نامی تعیین نکردی در حالیکه پیامبر (ص) محسن (ع) را قبل از اینکه به دنیا بیاید نام گذاری کرده بود .   بحارالانوار ج43 ص195
چه سوزناک که پیامبر (ص) از شهادت یادگار خود خبر دهد و بفرماید : این شهادت در اثر ضربتی است که بر دخترم فاطمه (ع) وارد می شود .
محسن (ع)اخرین پسر علی و زهرا (ع) ان قدر با عظمت است که خداوند در قران از او یاد کرده است . همچنین روز شهادت او که اولین شهید راه ولایت است به عنوان روز آغاز مصائب اهل بیت (ع) اعلام گردیده است .
در قران از حضرت محسن (ع) با عنوان « زنده به گور » یاد شده است .
مفضل از امام صادق (ع) پرسید: ای مولای من، درباره ی آیه ی « و َ اِذَََََََا الموؤدة سئلت،بای ذنب قُتلت » یعنی « وقتی درباره ی زنده به گور بپرسند که به چه جرمی کشته شد ؟ »چه می فرمایند ؟
حضرت فرمود :ای مفضل ! بخدا قسم منظور محسن (ع) است ، چرا که مصداق این ایه از ما اهل بیت است و نه غیر ما .

شدت و بی تابی حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) در فراق پدر

رحلت پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌واله) مصیبتی بس گران و سخت بر کوچک وبزرگ و مرد وزن مسلمان بود. شهر مدینه در این سوگ، یکپارچه ناله فریاد گریه وشیون شد؛ آن چنان که گویی فریاد انبوه حجاج در مراسم حج است. بدیهی است که بر خاندان پاکش بویژه حضرت علی(علیه‌السلام) فاجعه ای طاقت فرسا و سهمگین بود؛ چه اگر بر کوه ها فرود می آمد توانایی تحمل و بر دوش کشیدنش را نمی داشتند.

دیگر مردمان،غیراز فرزندان عبد المطلب، یکدیگر راتسلیت می گفتند، به دعوت به صبر و شکیبایی دعوت می کردند یا اینکه با جگر سوختگان در گریه و زاری هم نوا می شدند.

در این میان، تنها حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) بود که غم و اندوهش از همه بیشتر بودو لحظه به لحظه بر شدت آن افزوده می شد. حضرتش هفت روز در خانه عزاداری می فرود. روز هشتم برای زیارت قبر پدر از خانه بیرون آمد؛ در حالی که دامنش به زمین کشیده می شد و پاهایش در چادرش می پیچید و از شدت گریه و اشک چیزی را نمی دید.نزدیک قبر پیغمبر که رسید ، چنان بی تاب شد که خود را روی قبر انداخت و بی هوش شد. زنان همراه، به صورت مبارکش آب پاشیدند تا به هوش آمد. سپس با ناله ای جان سوز و گریه ای شدید، خطاب به پدر چنین فرمود:

«پدر جان! توان و طاقتم تمام شده است. دشمن شماتت و سرزنشم می کند. اندوه و غم مرا از پای در خواهد آورد.

پدر جان! پس از تو، تنها و سرگردان، یکه و حیران شده ام.صدایم خاموش و پشتم خمیده، زندگی ام پریشان و روزگارم تیره شده است.

پدر جان! بعد از تو (در تنهایی ام ) نه انیسی برای خود می یابم و نه کسی را که (سیلاب) اشکم را باز دارد.» ...

سپس حضرت فاطمه(سلام‌الله‌علیها) به خانه بازگشت و شب و روز مشغول گریه و زاری بود. نه اشکش خشک می شد و نه ناله اش فرو می نشست.لذا گروهی از مردم مدینه خطاب به امیر المؤمنین عرض کردند: ای ابوالحسن، فاطمه(سلام‌الله‌علیها) شب و روز گریه می کند و ما نه شب آرامش داریم و نه روز خدمت شما رسیده ایم تا بگوییم که از فاطمه(سلام‌الله‌علیها) بخواهید یا شب گریه کند یا روز.

حضرت علی بن ابی طالب (علیه‌السلام) در پاسخشان فرمود: «پیغامتان را به او می رسانمسپس به خانه نزد حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)- که هنوز گریه می کردند- تشریف آوردند. حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) که متوجه حضور مولا(علیه‌السلام) شدند، برای آسایش ایشان قدری سکوت کردند. امام به ایشان فرمودندای دخت پیامبر خدا(صلی‌الله‌علیه‌واله)!بزرگان مدینه از من خواسته اند که از تو تقاضا کنم یا شب گریه کنی یا روز

حضرت فاطمه عرضه داشتند:

«ای ابوالحسن! زندگی و ماندن من در میان آنان بس کوتاه خواهد بود و بزودی از میانشان غروب خواهم کرد. به خدا سوگند، نه شب ساکت می مانم نه روز تا اینکه به پدرم رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌واله) بپیوندم.»

امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) فرمودند:

«ای دخت رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌واله) هر آنچه که خواهی بکن»

سپس حضرت علی(علیه‌السلام) دور از شهر مدینه، در بقیع ، اتاقکی برای حضرت فاطمه بر پا داشتند که «بیت الاحزان» نام گرفت.حضرت زهرا(سلام‌الله‌علیها) هر روز صبح امام حسن و امام حسین(علیه‌السلام) را جلو انداخته، گریه کنان به بیت الاحزان رفته و تا شب میان قبر ها به گریه و زاری می پرداختند. شب هنگام امام علی(علیه‌السلام) تشریف آورده آنان را باز می گرداندند.1

(بر گرفته از کتاب "کلبه احزان" ترجمه "بیت الاحزان" شیخ عباس قمی مترجم محمد باقر محجوب القلوب)

 

1)     بحار الانوار43: 175-176؛عوالم العلوم11: 157-260